روایت نامه
امام حسین (ع) کودک شیرخواره اش را به طرف میدان برد تا از دشمن برای او طلب آب کند میان لشکر دشمن اختلاف افتاد. عمر بن سعد به حرمله بی کاهل اسدی :گفت نزاع را تمام کن حرمله تیر سه شعبه زهر آلودی داشت که آن را به سمت حنجر علی اصغر پرتاب کرد.
امام در راه بازگشت از خجالت عبای خود را به سر کشید تا چشم در چشم رباب نشود در آن هنگام زنی از خیمه به بیرون آمد و حضرت علی اصغر (ع) را غرق به خون در آغوش امام دید...